حکایت گره
پیرمردی تهیدست زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند دختر و پسرش بیمار بودند وباسختی برای زن وفرزندانش قوت وغذایی ناچیز فراهم می کرد یک روز که به آسیاب رفته بود دهقان نیکوکاری مقداری گندم در دامن لباسش ریخت وپیرمردگوشه های ان را گره زدودر همان حالی که به خانه بر می گشت باپروردگار ازمشکلات خودسخن می گفت که ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما وگره ای ازگره های زندگی مابگشای ....
لطفا ادامه مطلب را ببینید ...
.
مجموعه ی «درس هایی از قرآن» مجموعه سخنرانی های حجت الاسلام محسن قرائتی می باشد که حدود ۳۲ سال است توسط ایشان ایراد می شود. مجموعه ی کامل این سخنرانی ها برای دانلود آماده شده که می توانید آن ها را در ادامه دانلود کنید.
شاید سوال شما هم باشد!
در درجه اول یاد گیری زبان عربی برای درک بهتر معانی قرآن امر پسندیده ای است اما این مطلب بدان معنا نیست که استفاده از ترجمه های معتبر قرآن فایده ای نداشته باشد بلکه استفاده از این ترجمه ها برای کسانی که زبان عربی نمی دانند مفید است.
در این مقاله به دو سوال در مورد قرآن پاسخ خواهیم گفت:
سوال اول: آیا خواندن از روی ترجمه قرآن مفید است؟
از نظر فقهی ترجمه قرآن در حکم خود قرآن نیست به همین علت مراجع عظام تقلید گفته اند: " مسّ نمودن خطّ قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خطّ قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مسّ آن اشکال ندارد. (توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج1، ص 186) " از طرف دیگر گفته اند: " انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند." (توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج1، ص 550) بنابراین خواندن ترجمه قرآن به جای حمد و سوره جایز نیست.
از دست عزرائیل نجاتم دهید!!!
درزمان حضرت سلیمان(ع) مردی که چهره اش زرد شده و لبهایش کبود شده بود خود را نزد حضرت سلیمان رساند و گفت:ای پیامبر خدا به من پناه بده! حضرت سلیمان پرسید چه شده است؟
او گفت:عزرائیل با خشم به من نگاه کرد.من میترسم.حال ازشما تقاضای عاجزانه دارم که به باد فرمان بدهید تا مرا به هندوستان ببرد و ازدست عزرائیل رهایی یابم.حضرت سلیمان به باد دستور داد او را به هندوستان ببرد.
ساعتی بعد حضرت سلیمان عزرائیل را دید و گفت:چرا به آن مرد بینوا خشم آلوده نگاه کردی و باعث شدی از وطن خود آواره گردد؟
عزرائیل گفت:خدا فرموده بود که من جان او را در هندوستان بگیرم.وقتی اورا در اینجا دیدم٬در فکر فرو رفتم.حیران شدم که چگونه جان اورا در هندوستان بگیرم٬در حالیکه او اینجاست.او از چهره تعجب انگیز من ترسید٬من اصلا نگاه غضب آلود به او نکردم!!
خداوند در قرآن٬در سوره جمعه٬آیه ۸ فرمود:* قل انّ الموتَ الّذی تَفِرّون مِنه فٳنه ملاقیکُم...* ای رسول ما٬بگو مرگی که از آن فرار میکنید سرانجام به سراغتان آمده و شما را ملاقات خواهد کرد.
نشریه قرآنی بشارت ۷۷
تعداد صفحات : 5